ربابه نعلبندیان
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی ، مدیر مدرسه استعداد درخشان ساری nalbandian.robabeh@gmail.com
فصلنامه پژوهش های کاربردی در مدیریت و علوم انسانی سال سوم، شماره هشتم، پاییز 1401، صفحات 237 الی251
چکیده
زنانه نویسی، یعنی جنسیتی کردن ادبیات بر اسـاس تجربه و نگاه زنانه. اغلب فارسی زبانان وجود تفاوتهای زبانی مرد و زن را تا حدودی در زبان فارسی تایید میکنند ، اما با این همه ، تفکیک زبان مردانه از زنانه و بازشناسی گفتار مرد از زن چندان آسان نیست. در هر زبانی برخی از سازههای زبانی در گفتمان یکی از دو جنس مذکر و مؤنث رواج بیشتری دارد. هر یک از دو جنس زن و مرد ساختارهای زبانی متفاوتی را به کار میبرند. زنان نویسنده با تاکید بر نقش اجتماعی و ذهنیت زنانه ، کوشیده اند از زنان تصویری واقعی ترسیم نمایند که این تصویر با سیمای زن در آثار مردان متفاوت است. از جملۀ این نویسندگان، خانم منیرو روانیپور است که در این پژوهش سعی شده است، خصوصیات و مشخصـات بارز فن نویسـندگی این نویسنده با تاکید بر لایههای سبک زنانه بررسی و تحلیل شود. سبک زنانه در لایهی فرم، سادهنویسی، جزیینگری، رویانگاری را در داستان پدید میآورد و در لایهی محتوا مباحثی چون مردستیزی، خویابی، گلایه از فراموششدگی تاریخی زن را مطرح میسازد. در رمان«کولی کنار آتش» نیز زنانه نویسی در لایههای زبانی آوایی، واژگانی و نحوی تجلی یافته است و در دیگر زمینههای مربوط به فرم، شاهد ساده نویسی، غلبهی کنایه و تعریض و استعاره پردازی هستیم.
واژگان کلیدی: مبانی سبک زنانه ، رمان ، کولی کنار آتش .
اشتراک گذاری در: