معصومه شاملی1
ابوالفضل رمضانی2
مهدیه وسگر3
1کارشناس ارشد حقوق خصوصی مشاور حقوقی خانواده قوه قضائیه
2دکتری تخصصی جامعه شناسی مسائل اجتماعی مددکار کمیته امداد امام خمینی شهرستان رامسر
3کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی مددکار اجتماعی شهرستان ساری
فصلنامه پژوهش های کاربردی در مدیریت و علوم انسانی سال چهارم، شماره یازدهم، تابستان1402، صفحات 35 الی 45
چکیده
افزایش نرخ طلاق در سالهای اخیر و تأثیر آن بر سلامت روانی و اجتماعی زنان انکار ناپذیر است، پژوهش حاضر با هدف بررسی عمیق و جامع عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روانشناختی مؤثر بر بروز طلاق در میان زنان تحت پوشش نهاد حمایتی کمیتهامداد امامخمینی (ره) در استان مازندران انجام شد. این پژوهش با روش پیمایشی و از نوع کمی انجام شد. برای تعیین پایایی متغیرها از آلفای کرونباخ و نیز حجم نمونه از طریق فرمول کوکران بررسی و اجرا شدهاست. بهدلیل بزرگ بودن جامعه آماری، 317 نفر از آنها برای توزیع پرسشنامه انتخابشدهاند. دادهها از طریق پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شدهاست. نتایج حاصل از این پژوهش نمره اعتبارسنجی با توجه به دادهها 0/715 درصد بهدست آمده است. نتایج نشان داد که 73/6 درصد از زنان دارای سطح تحصیلات دیپلم و پایینتر و 43/1 درصد آنها بیکار بودهاند. 87/6 درصد موارد طلاق ازدواج با غریبهها بوده است. در این پژوهش، بهترتیب اعتیاد (48/5)، مشکلات مالی (41/5)، خشونت خانگی شامل دشنام و ناسزاگویی (41/5) و ضرب و شتم (39/1) بیشترین تأثیر را بر روی طلاق داشتهاند. سازمانهای حمایتی بهتر است سیاستهای خود را با توجه به علل طلاق بهروزرسانی کنند تا شاید بتوانند بهتر از پیش در کاهش طلاق و افزایش توانمندی زنان عمل نمایند.
واژگان کلیدی: اعتیاد، خانواده، خشونت، دخالت، زنان سرپرست خانوار
اشتراک گذاری در: