تعیین رابطه بین سواد دیجیتالی با عملکرد شغلی و انگیزش شغلی در معلمان با نقش واسطه ای تفکر انتقادی

مژگان قدبنان1

جابر رضی کنیمی2

1کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی ،آموزگار پایه اول ابتدایی مدرسه محدثه، آموزش و پرورش ناحیه یک شهرستان ساری

2کاردان ایران شناسی گرایش عمومی، آموزگار پایه چهارم، معلم مدرسه زنده یاد یگانه قاسمی نیا، آموزش و پرورش ناحیه یک شهرستان ساری

*نویسنده مسئول: ghodbananmoghan1365@gmail.com

فصلنامه پژوهش های کاربردی در مدیریت و علوم انسانی سال سوم، شماره نهم، زمستان1401، صفحات 99 الی 109

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سواد دیجیتالی با عملکرد شغلی و انگیزش شغلی در معلمان با نقش واسطه ای تفکر انتقادی انجام شد. این پژوهش توصيفي از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهر ساری در سال تحصیلی 1401 – 1400، به تعداد 1211 نفر بود که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 292 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (بر حسب جنسیت) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه هاي سواد دیجیتال سان(2015)، عملکرد شغلی پاترسون (1992)، انگیزش شغلی رابینسون(2004) و تفکر انتقادی فاسیون و فاسیون(1990) بود. داده های جمع آوری شده با نرم افزار PLS3  و تحلیل مسیر(مدلسازی معادلات ساختاری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین سواد دیجیتالی و عملکرد شغلی، انگیزش شغلی و تفکر انتقادی رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین بین تفکر انتقادی  با عملکرد شغلی و انگیزش شغلی هم رابطه معنی داری وجود دارد. در ضمن تفکر انتقادی در رابطه بین سواد دیجیتالی و عملکرد شغلی و انگیزش شغلی نقش واسطه ای دارد.

واژگان کلیدی: تفکر انتقادی، سواد دیجیتالی، انگیزش شغلی، عملکرد شغلی، معلمان

اشتراک گذاری در: